Web Analytics Made Easy - Statcounter

حجت الاسلام والمسلمین هادی سروش در مقاله‌ای به مناسبت میلاد امام رضا(ع) آورده است: «یکی از مباحث مهمی که در سیره حضرت امام رضا (ع) چه در زمانی که در مدینه حضور داشتند و چه در مدت دو ساله ای که در مرو اقامت اجباری داشتند موضوع امامت است.

حدیث معروف سلسله الذهب که امام هشتم در نیشابور به نقل جناب شیخ صدوق در کتاب عیون؛ امامت حصن و پایگاه امنیتی نظام شیعه معرفی شده که تفسیر آن را با توجه به حدیث دیگری که در ذیل خواهد آمد، ارائه می شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


در حدیث دیگری که در مورد امامت از حضرت امام هشتم صادر شده امامت به آفتاب نور و ستارگان محبت معرفی شده.

این حدیث معروف است به حدیث مسجد جامع مرو، که نقل است امام هشتم وقتی وارد مرو شدند ملاحظه کردند که عده ای در رابطه با امامت صحبت و مذاکره می کنند فردی گزارشی از گفتگوی مردم درباره امامت در مسجد جامع را به امام رضا ارائه نمود، که شخصیت شناخته آن روز بنام عبدالعزیز بن مسلم چنین و چنان می گوید. امام (ع) فرمودند این مردم نسبت به امامت نااهل و بعضی از آنها حتی در رابطه با معارف دین مورد فریب قرار گرفتند! بعد خودشان امامت را در ۱۰ بند تعریف نمودند که حدیث مفصل و طولانی و پر باری است که در بخشی از آن امام (ع) به چهار عنوان مهم مطرح کردند؛

 استیفاء دفاع و آبرویِ دین در زمامداری امام معصوم

امام رضا فرمود: «إِنَّ الْإِمَامَهَ زِمَامُ الدِّینِ وَ نِظَامُ الْمُسْلِمِینَ وَ صَلَاحُ الدُّنْیَا وَ عِزُّ الْمُؤْمِنِینَ؛ یعنی امامت زمام دین است و در آن زمامداری درست و برآمده از دین تعریف می شود». در همین جا در شرح زعامت دینی، امام هشتم در ادامه سخنانشان توضیح می دهند؛ «الْإِمَامُ یُحِلُّ حَلَالَ اللَّهِ وَ یُحَرِّمُ حَرَامَ اللَّهِ وَ یُقِیمُ حُدُودَ اللَّهِ وَ یَذُبُّ عَنْ دِینِ اللَّهِ؛ به برکت امامت حلال و حرام خدا بیان شود، به برکت امامت حدود الهی تبیین و اجراء می شود».
مهم این است در تبیین حلال و حرام و اجرای حدود خاستگاه اصلی دفاع دین است؛ «یذب عن دین الله». قطعا در زمامداری امام معصوم تبیین حلال و حرام و اجرای حدود باعث لوث شدن دین و از بین رفتن حرمت دین نخواهد بود و به این نکته باید توجه جدی داشت.
چه بسا تفاوت حکومت دینی در عصرِ زمامداری امام معصوم با جایی حکومت دینی با افراد غیر معصوم اداره می شود در این نکته مهم است.

در امامت واقعی ساختار منظم و نتیجه بخش در جامعه حاکم است

در بیان امام رضا(ع)، نظام المسلمین نشان از مسئولیت‌ مهم امامت در تشکیل و اداره یک ساختار نظام دینی است که محور نظام، نظم جامعه مطرح شده است. یعنی؛ ترتیب و قانون و رفتار شایسته با شهروندان و روشن بودن فرایند خواسته های فردی و اجتماعی و رسیدن افراد به مطلوبشان بصورت عقلانی حرف اول را می زند.

امام هشتم نظام دینی مبتنی بر ساختار نظم را چنین توضیح فرمودند: «یَدْعُو إِلَی سَبِیلِ رَبِّهِ‌ بِالْحِکْمَهِ وَ الْمَوْعِظَهِ الْحَسَنَهِ وَ الْحُجَّهِ الْبَالِغَهِ الْإِمَامُ کَالشَّمْسِ الطَّالِعَهِ الْمُجَلِّلَهِ بِنُورِهَا لِلْعَالَمِ وَ هِیَ فِی الْأُفُقِ بِحَیْثُ لَا تَنَالُهَا الْأَیْدِی وَ الْأَبْصَارُ الْإِمَامُ الْبَدْرُ الْمُنِیرُ وَ السِّرَاجُ الزَّاهِرُ وَ النُّورُ السَّاطِعُ وَ النَّجْمُ الْهَادِی فِی غَیَاهِبِ الدُّجَی‌ وَ أَجْوَازِ الْبُلْدَانِ وَ الْقِفَارِ وَ لُجَجِ الْبِحَارِ الْإِمَامُ الْمَاءُ الْعَذْبُ عَلَی الظَّمَإِ وَ الدَّالُّ عَلَی الْهُدَی وَ الْمُنْجِی مِنَ الرَّدَی الْإِمَامُ النَّارُ عَلَی الْیَفَاعِ‌الْحَارُّ لِمَنِ اصْطَلَی بِهِ وَ الدَّلِیلُ فِی الْمَهَالِکِ …»؛
مقصود امام رضا از این تعبیرات -آفتاب بلند، ماه درخشان، ستاره راهنما، کشتی دریا، آب گوارا و چراغ در خاموشی ها- این است که امام با عرضه بهترین ره آوردهای حکمت و عقلانیت ، عالَم را بسوی نور و نجات و ظفر رهسپار می کند که نتیجه آن نگاه و رویکرد؛ امامت بر فراز بلند جامعه می درخشد و انسان را دعوت به زیست در جامعه ای می کند که موعظه های نیکو و سرشار از معنویت دیده می شود و نیازهای مهم انسانیت را پاسخگوست.

گفتمان غالب در آن جامعه ای که امامت حضور دارد؛ از آنِ برهان و دلیل روشن است، چون امام چنین جامعه ای، ماه تابانی است که سنبل راهنمایی و هدایت شده است.

امام و مسئولیتِ فراهم آوردنِ مصلحت و عزت دنیای مردم

در بیان امام رضا از حضور امامت و ایجادِ «صلاح الدنیا و عزالمومنین» یاد شده و مطرح است. پس رویکرد امام در اداره جامعه فقط به احکام دین نیست، بلکه توجه مصالح و منافعی است که خدا برای دنیای مردم قرار داده و امامت می آید تا مردم را در رسیدن به صلاح و منافع مادی و دنیوی شان مدیریت کند و مدد رساند.

در این مهم، راه سوق دادن جامعه به سمت رشد فردی و اجتماعی توسط امام هشتم تبیین شده که امامت این فرایند رفاه و آرامش و زندگی برتر را با ابزار مهربانی و مودت به جامعه عرضه می کند، لذا فرمودند: «امام مونسی دلسوز، پدری مهربان و برادری همدل است. امام مادر مهربان نسبت به فرزند کوچک است ، امام فریادرس مردم در تگناهاست/ اَلْاِمَامُ اَلْاَنِیسُ الرَّفِیقُ وَ الْوَالِدُ الشَّفِیقُ وَ الْاَخُ الشَّقِیقُ و الْأُمُّ الْبَرَّهُ بِالْوَلَدِ الصَّغِیرِ وَ مَفْزَعُ الْعِبَادِ فِی الدَّاهِیَهِ النَّآدِ»

در بینش الهیِ امام رضا (ع) امامت یعنی؛ امانت داری، رفاقت و نهایت محبت به جامعه است. به زیبایی فرمود: امام مانند پدر بسیار مهربان است، امام برادر بسیار دلسوز است… اینها تحقق عینی حضور «امین الهی» و امانت دار خدا در جامعه است، یعنی؛ همانگونه خدای مهربان تمام عوامل برای زندگی راحت و صحیح را با در دسترس قرار دادنِ نعمتهایش در برابر بندگانش اعم از مومن و کافر قرار داده، مسیر ایجاد رفاه و عزت برای شهروندان به واسطه امامت تامین می شود.
توصیفی که حضرت امام هشتم از امامت می کند تعبیرش در شرح «عز المومنین» چنین است؛
«بِالْعِلْمِ الْمَوْسُومُ بِالْحِلْمِ نِظَامُ الدِّینِ وَ عِزُّ الْمُسْلِمِینَ»؛ امامت باعث عزت مومنین است و همین عزت و نحوه عزتمند کردن مومنان هم در این بیان امام هشتم آمده و آن در گِرو سطح بالای علم و دانش امام است چون آنچه باعث ارتقاء جامعه میشود ؛ آگاهی بخشی نسبت به مردم است و همین علم و آگاهی است که باعث عزت مردم می شود.

دومین امری که تاثیر مستقیم بر سطح ارتقاء جامعه در اخلاق را دارد و که در عزت مومنین و جامعه ایمانی بسیار موثر است؛ «بردباری وحلم» امام جامعه است. شرح صدر امام که از توسعه وجودی او ریشه می گیرد جامعه را از تنش ها دور می کند و افتخار آفرین است.

 «اجتهاد» دامنه ارتفاعاتِ امامت

در فرهنگ شیعه؛ امامت یک پیوندی دارد که آن پیوند در واقع یک رشته اتصال به امامت است. امامت در قله حضور دارد و این قله مرتفع یک دامنه ای دارد و آن دامنه «اجتهاد» است که بوسیله آن سیلاب های جاری از ارتفاعات قله، دامنه هم سیراب می شود.

 اجتهاد و مجتهدان

اجتهاد به چه معنایی است؟ مجتهدان چه کسانی هستند؟

در کلمات امام هشتم علیه السلام بحث مربوط به اجتهاد هم مطرح شده است.
حدیث مهم و اصلی در این باب از امام رضا (ع) است که فرمود: «علَینا إلْقاءُ الاُصول إلَیکُم، وعلیکمُ التَّفْریعُ»؛ یعنی، یک مسئولیت ما و یک مسئولیت مجتهدان داریم و دارند؛ مسئولیت ما ارائه اصول دین در معارف و احکام و اخلاق است و مسئولیت مجتهدان این از آن اصول ارائه شده صدها و بلکه هزاران مسئله مورد نیاز جامعه را استنباط و استفاده کرده و به جامعه ارائه کنند.

پس مجتهد کسی است که می‌تواند از اصولی که از قرآن شریف از عترت گرفته است بتواند همه مسائل مهمی که در دنیای فقه و معارف مطرح است را در همه موارد پاسخگو باشد. چنین فردی از دیدگاه امام هشتم علیه السلام مجتهد است و این چنین مجتهدی ادامه دهنده مسیر امام است.

این رخداد بنام استنباط امور فرعی از احادیث ائمه حتی در زمان حیات امام رضا علیه السلام دیده می شودکه در روایت ذیل آمده است.

 امام رضا و تبیین ضرورتِ امانت داری مجتهدان در دین و دنیای مردم

شرط ضروری برای مجتهدانی که مورد ارجاع جامعه هستند دو امر مهم است؛ اول امانت داری نسبت به دین و دوم امانت داری نسبت به امور مادی جامعه.
شیخ طوسی در کتاب رجال کشی نقل می کند که ابن مسیب همدانی به امام هشتم علیه السلام عرض کرد من در محله دور از اقامتگاه شما زندگی می کنم برای من این امکان نیست که هر زمانی سوالی داشتم از جنابعالی بپرسم، بفرمایید از چه کسی معالم و معارف دین رو بگیرم امام هشتم علیه السلام فرمود: به زکریای ابن آدم مراجعه کن، چرا او امانت دار دین و دنیا است؛ المامون علی الدین و الدنیا. (رجال کشی / ۱۴۶)

این تعلیل که در بیان امام رضا آمده حاوی این نکته اساسی است که هر فقیهی شرط لازم برای مراجعه در مسائل دینی و دنیایی را ندارد، بلکه فقیهی می تواند مدنظر جامعه باشد که امانت دار دین و دنیای مردم باشد. کسی که در دین مردم دخل و تصرف نفسانی دارد و یا چشم طمع به دنیای مردم و امور مادی جامعه دارد، استحقاق مراجعه شهروندان دیندار را ندارد.

در نگاه امام رضا(ع)؛ فقیه کسی است که منشاء خیرات برای تمامی بشریت باشد؛ چنین فرمود: «أَلَا إِنَّ الْفَقِیهَ مَنْ أَفَاضَ عَلَی النَّاسِ خَیْرَهُ وَ أَنْقَذَهُمْ مِنْ أَعْدَائِهِمْ وَ وَفَّرَ عَلَیْهِمْ نِعَمَ جِنَانِ اللَّهِ تَعَالَی وَ حَصَّلَ لَهُمْ رِضْوَانَ اللَّهِ تَعَالَی؛ بدانید، فقیه کسی است که خیر خود را بر مردم فرو ریزد و آنان را از دشمنانشان نجات دهد و نعمت های بهشتی را بر آنها افزونی بخشد و خشنودی خدا را برایشان تحصیل نماید.» (الاحتجاج ج۱ص۱۷)

مجتهدانی که چنین اند و طبعا در راستای اهداف بلند دین به مسئولیت خود می پردازند مورد دعای امام رضا هستند. شیخ صدوق در عیون اخبار الرضا نقل می کند که امام هشتم علیه السلام مجتهدان را اینگونه دعا کردند؛
«خداوند، رحمت کند آن بنده ای را که امر ما را زنده کند!». گفتم: چگونه امر شما را زنده کند؟ فرمود: «علوم ما را فراگیرد و به مردم بیاموزد،/ رَحِمَ اللّهُ عَبْدا اَحْیا أمْرَنا،» فَقُلْتُ لَهُ: «فَکَیْفَ یُحْیِی أمْرَکُمْ؟» قالَ: «یَتَعَلَّمُ عُلُومَنا و یُعَلِّمُها النّاسَ، فَإِنَّ النّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعُونا». (عیون، ج ۱ ص۳۰۷)
بدیهی که دعای امام ، دعایِ مستجاب است و اگر کسی مورد دعای امام باشد به والاترین مراتب رحمت الهیه و برکات ظاهریه و باطنیه دست می یابد.

شهید استاد مطهری می گوید: «کسی که اطلاع از روح تعلیمات و آموزه‌های اسلامی دارد و هیچگونه هراسی از تعقل و تفکر و نیز حرف تازه زدن نداشته باشد؛ یک مجتهد واقعی است».

باید بپذیریم که ترقی ملت های اسلامی در گرو اجتهاد به روز و مجتهدان واقعی است و اینجاست که سخن گرانقدر امام هشتم معنا می شود که فقیهان امانتدار دین و دنیا مردم هستند و می توانند زمینه رشدِ جامعه را در دین و دنیا رقم زنند.

پنج حمله سنگین به اجتهاد و مجتهدان

به جاست که بدانیم این اجتهاد که پایگاه در امامت دارد، دستخوش پنج حمله شدید می تواند باشد و چه بسا بوده است.

حمله اول به اجتهاد

حمله نخست توسط ظالمان و حاکمان جائر بود که آمدند و خلاف ها و ظلم هایشان را با عنوان اجتهاد توجیه کردند!
بدین شکل که اگر سوال می کردیم الان حاکم بنی امیه یا فلان حاکم بنی عباس به چه اجازه ای چنین ظلمی روا داشته؟ پاسخ می دادند؛ براساس اجتهاد بوده است و مجتهد هم در صورت اشتباه معذور است!

حمله دوم به اجتهاد

حمله دوم به اجتهاد از ناحیه اهل سنت بود که آمدند و متاسفانه اجتهاد را به معنای قیاس احکام بایکدیگر معنا کردند! یعنی؛ قیاس را مدار تشخیص احکام الهی قرار دادند!

در اجتهاد از دیدگاه شیعه؛ تطبیق فروع با اصول است که امام رضا از آن به القاء اصول و استنباط فروع نام بردند، اما در اجتهاد به معنای قیاس؛ تبدیل شد به از یک جزئی به جزئی دیگر رسیدن! غلط بودن این اجتهادقیاسی در علم منطق علم تصریح و برهانی است که اگر انسان از یک جزئی به جزئی دیگر برسد که به او از در اصطلاح منطق به تمثیل و در اصطلاح فقه به قیاس نام برده می شود؛ هیچ گاه منتجه نتیجه نیست.

حمله سوم به اجتهاد

حمله دیگری به اجتهاد از ناحیه اخباری ها شکل گرفت! اخباری ها گروهی در درون عالمان شیعه بودند که مخالف تعقل و اندیشه در آیات قرآن بوده و اصلا دقت عقلانی در ادله دینی را برنمی‌تابیدند و خودشان را فقط در مقابل چند روایت قرار می دادند! شیخ انصاری در کتاب رسائل در تنبیه ششم از تنبیهات بحث احتیاط تصریح می کند؛ اخباری ها، مجتهدان را اهل تساهل و تسامح معرفی می کنند و در نتیجه اخباری ها؛ نه تنها اجتهاد را پایین کشیدن بلکه مجتهدان را هم مورد تهمت و اهانت قرار دادند!

حمله چهارم به اجتهاد

در میان حملات ناجوانمردانه به اجتهاد، نمی توان اذیت و آزار حاکمان را ندید گرفت، کسانی که آمدند و با اجتهاد مبارزه سرسختی کردند! از حاکمان عباسی مانند منصور و هارون و متوکل گرفته تا پادشاهان قاجار و پهلوی که گزارش تاریخ در بستن حوزه ها و تبعید مجتهدان صفحات تاریک تاریخ است!
به عنوان نمونه از مورخ مشهور جناب مسعودی نقل است که متوکل کاری کرد که جایی برای اجتهاد باقی نگذاشت! چراکه اعلام کرد همه افراد شهر هرکه درس خوانده و یا نخوانده، باید بنا را بر تسلیم و تقلید از حاکم و حاکمیت قرار دهد!
این قصه دردناک خود مقاله ای بسیط را می طلبد.

حمله پنجم به اجتهاد

حمله دیگری به اجتهاد شده و می شود و آن از سوی اهل سنت قیاس محور و یا حاکمانِ جائر نیست، بلکه از سوی برخی روشنفکرانی است که دل در گرو تعبدیات در بخش احکام ندارند!
سخنشان روی تقلید رفته و آن را روش و دأب انسانهای جاهل معرفی می کنند و گاهی مستند به قرآن می کنند که قرآن تقلید را مذمت نموده!
این دوستان غافل از این هستند که اساس اجتهاد و تقلید؛ رجوع یک انسان ناگاه به یک انسان آگاه است و این یک اصل عُقلابی است در میان جوامع بشری است که هرکسی در هر امری که خبرویت ندارد به دانایان و متخصصان آنِ رشته مراجعه می‌کند. مذمت قرآن روی رجوع جاهل به جاهل است که از آن به تقلید کورکورانه می شود.

سخن پایانی در ارزش فقه و اجتهاد

فقه اهل بیت(ع)که مدار اجتهادِ مجتهدان است علم شریفی است که بیش از هزار سال از آن گذشته و با ظرفیت بیش ده قرن آن توانسته بسیاری از چالش ها و مشکلات را حل کند و امروز -به تعبیر امام راحل- پاسخگوی تمام نیازهای بشر از گهواره تا گور است.

تحقیق، عقلانیت، توجه به نیازهای روز و دوری از قدرت و ثروت بجاترین خواسته از مجتهدان است.

منبع: شفقنا

منبع: قدس آنلاین

کلیدواژه: ولادت امام رضا ع امام هشتم علیه السلام دنیای مردم امانت داری امام رضا ع اخباری ها ال إ م ام جامعه ای ع ل ی ال

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۶۵۷۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مکتب کلامی امام صادق علیه السلام و امتداد آن تا عصر حاضر

 

همزمان با ۲۵ شوال برابر با 15 اردیبهشت ۱۴۰3سالروز شهادت امام جعفر صادق(ع) به منظور آگاهی بیشتر مکتب کلامی امام صادق علیه السلام و شکوفایی بحث‌های کلامی در عصر آن امام همام و امتداد آن تا عصر حاضر یادداشتی از سوی حسین لطیفی، مدیر گروه کلام اسلامی بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی نگاشته شده است که اینک پیش روی مخاطبان گرامی است:

1. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله دین مبین اسلام را در عصری که دیدگاه های مختلفی در باره آغاز و انجام هستی وجود داشت و در میان باورمندان عقاید مختلفی چون: مسیحیت و تثلیث، یهودیت، ثنویت و غُنوصی گری، مانویت و دهری گری، بودیسم و تناسخیه، بی خدایی و زنادقه، شرک و چندخدایی و مانند آن، تبلیغ و شالوده معارف و جهان بینی الهی و راستین را پی ریزی کرد.  و در طول ۲۳ سال دوران رسالت خود، تحول فکری عظیمی در جامعه آن عصر ایجاد کرد. 

2. به تصریح اندیشمندان اسلامی، مدینه النبی نخستین حوزه علمی جهان اسلام بود که در آن جهان بینی و معارف اسلامی با حضور امامان معصوم، مباحثات اعتقادی و کلامی تبیین، تدوین و تدریس می شد و 
نقش کلیدی در تکوین علوم و دانش اصیل اسلامی داشتند. اگر بخواهیم نگاه تاریخی به این حوزه داشته باشیم. تاریخ بیش از دو قرن (از آغاز امامت امیر المومنین علی علیه السلام تا تبعید امام هادی علیه السلام به سامرا) این حوزه را می توان به دو دوره کلی تقسیم کرد:
دوره نخست (11-94ق)؛ از شروع امامت امیر المومنین علی علیه السلام تا عصر امام سجاد علیه السلام بود. مهمترین ویژگی این دوره تعریف، تبیین و تقویت مبانی اعتقادی و حفظ و حراست از معارف اسلامی و شیعی بود.
دوره دوم (94-242ق)؛ عصر امام باقر علیه السلام تا مهاجرت امام هادی علیه السلام به سامرا. مهمترین ویژگی این عصر شکوفایی علوم اسلامی و تثبیت و زمینه سازی انتقال به عصر امام رضا علیه السلام و امامان بعدی بود. محمدبن مسلم، مفضّل، جابربن حیان هشام بن حکم، هشام سالم، مومن طاق، علی بن میثم تمار و مانند آن از جمله شخصیت های تاثیر گذار بودند و در گسترش و انتقال معارف امامان معصوم به ویژه امام صادق علیه السلام در شهرها و حوزه های علمی دیگر نقش آفرین بودند.

3. عصر امام جعفر صادق علیه السلام، عصر شکوفایی و انتشار علوم اسلامی و انسانی از قبیل تفسیر، فقه، حدیث، کلام، انساب، لغت، شعر، طب، تاریخ، نجوم و... بود و موجب پیدایش افکار و اندیشه‌های مختلف، مذاهب اسلامی و مکاتب کلامی شد. چنان که پیش از این اشاره شد، جهان بینی و مکاتب فکری و کلامی متعددی در این عصر رواج داشت. مکاتب کلامی چون: قدریه، خوارج، معتزله، مرجئه، اهل حدیث، جبریه، حشویه و مشبهه و مانند آن. و همچنین وجود نحله های فکری و فرهنگی دیگر چون زنادقه و دهری مذهبان و الحادگرایی، مسیحیت و یهودیت، و وجود شخصیت هایی چون: ابن ابی العوجاء، عبدالله‏بن مقفع، ابوشاکر دیصانی، عبدالملک مصری و... و سوء برداشت و کج فهمی‏هایی که با ترجمه آثار حکما، یونانی را به همراه داشته است، و شور بختانه، هر یک زمینه‏ای برای انحراف از عقاید درست دینی را فراهم کرده بودند.  
بی شک در چنین عصری نقش امام نقش برجسته و حیاتی بوده است. هر چند در حوزه مدینه ساختمان بنای عظیم جهان بین اسلامی و شیعی‏ پیشوایان پیش از او و پس از او نیز نقش داشتند، و از خود پیامبر صلی الله علیه و آله که شهر علم و دانش بود آغاز شده و با علی علیه السلام که دروازه آن شهر بود، و نیز امامان بعدی علیهم السلام تداوم یافت، لیکن تکمیل و تاسیس این بنای عظیم «مکتب تشیع» به نام مبارک آن حضرت ثبت‏شده است.
 مباحث اعتقادی به خاطر در برداشتن مسایل زیربنایی اسلام یعنی عقاید دینی، در احادیث اعتقادی آن حضرت به طور گسترده مطرح شده است، و امام نیز به تبیین مسایل عقیدتی اسلامی به شکل‏های گوناگون ‏پرداخته است. از این رو، امام در گسترش مباحث اعتقادی و دانش کلام به ویژه شکل گیری شیعه نقش مؤثری داشتند. این‏ها موجب شد تا امام صادق علیه السلام به تشریح و تبیین مبانی دینی - اسلامی پرداخته و به شبهات و پرسش‏های منکران و زندیقان پاسخ منطقی و مستدل دهند. 
شاید یکی از دلایل رشد و شکوفایی علم کلام در عصر امام صادق علیه السلام و فراوانی  شاگردان کلامی اعم از محدثان متکلم و متکلمان محدث و ترویج مباحثات و تراث کلامی وضعیت سیاسی و اجتماعی عصر امام باشد. زیرا عصر امام صادق علیه السلام در پی رقابت‌های سیاسی امویان و نیز ضعف اولیه حکومت بنی عباس و فرصت کوتاهی که فراهم آمد، عصر متمایزی با سایر ائمه(ع) بوده است. امام در این فرصت کوتاه، توانستند با برپایی کلاس‌هایی شاگردان بزرگی را تربیت کنند و هر یک را در موضوع خاص ماهر و متخصص بار آورند. به این ترتیب نخستین متکلمان امامیه ظهور و بروز کردند.
. براساس گزارش صاحبان رجال و ملل و نحل بیشترین دوره رونق علم کلام درعصرامام صادق(ع) بوده است. از این رو عصر امام صادق علیه السلام را می‌توان عصر شکوفایی دانش کلام دانست. به‌طوری که بیشترین دانشمندان متکلم در این دوره بودند و در این رهاورد اصحاب و شاگردان امام بیشترین تالیف کتب کلامی را از خود بر جای گذاشته اند. 
طبق گزارش صاحبان رجال و تراجم بیش از پانصد اثر کلامی شیعه در این دوره قابل شناسایی است. 
به نظر می رسد حداقل بخشی از این تراث کلامی شیعه به ویژه در سه قرن نخست قابل شناسایی و احیاء است. امام ضمن اهتمام به تبیین مبانی اعتقادی و کلامی بیشترین تشویق را از کار متکلمان داشتند. حتی دستور می‌داد متکلمان شیعه در حضورشان با مخالفان مناظره کنند و علاوه بر مناظره به تدوین و تالیف مسائل کلامی تشویق می کردند. طبق برخی منابع تاریخی امام بیش از ۴۰۰۰ شاگرد در خوزه های دانشی مختلف تربیت و پرورش داده اند. 

4. از جمله ویژگی های مکتب کلامی امام صادق علیه السلام  به موارد زیر می توان اشاره داشت:
 ویژگی نخست، تثبیت مرجعیت علمی اهل بیت و امام صادق علیه السلام  در میان مسلمانان به ویژه شیعیان بود که با اقدامات علمی و فکری آن امام همام موجب طرح  مبانی کلامی شیعه به شکوفایی و اوج خود رسیده است. 
ویژگی دوم، تکوین و پیدایش علم کلام و تدوین و تبیین آموزه های کلامی شیعه؛ 
ویژگی سوم، بیشترین آحادیث کلامی از سوی امام صادق علیه السلام  مطرح شده است به عنوان نمونه فقط در کتاب شریف کافی بیش از ۱۸ هزار سند روایی وجود دارد و از این تعداد چیزی نزدیک به ۱۲ هزار سند آن از امام صادق علیه السلام روایت شده است، این یعنی نزدیک به هفتاد درصد از روایات شریف کافی ا ز امام صادق (ع) نقل شده است. 
چهارمین ویژگی، شاگرد پروری و جذب و آموزش نیروهای زبده کلامی و اعزام آنها به دیگر مناطق اسلامی و گسترش کمی و کیفی تشیع امامی.
پنجمین ویژگی پشتیبانی علمی و فکری تشیع در نقاط مختلف مانند کوفه، بغداد، ری، قم و خراسان.
ششمین ویژگی، اصلاح کژی ها و انحرافات سیاسی و مذهبی درون دینی و مذهبی و پلسخ به شبهات و سوالات شیعیان و سوالات و شبهات سایر گروه های دینی و غیر دینی. 

5. نکته دیگری که در اینجا اهمیت دارد این است که جریان‌های فکری و انحرافی که در عصر امام حضور داشتند که ریشه‌های آن در عصر حاضر نیز قابل پی گیری است. از جمله مهمترین و با سابقه‌ترین جریان فکری، جریان اهل حدیث است که از مهمترین جریان‌های منحرف و افراطی به شمار می‌رود که در تاریخ اسلام شکل گرفته بود. در واقع امتداد این جریان منحرف را می‌توان تا امروز نیز  با 
جریان موسوم به «سلفیه» دنبال کرد. 
دومین جریان فکری جریان غالیان است. این جریان منحرف مورد لعن و نفرین اهل البیت(ع) بوده است. به‌طوری‌که امام صادق علیه السلام از پیروان خود می‌خواستند تا از این گروه بیزاری و دوری بجویند. گزارش‌های فراوانی از مباره امام با این گروه در متون روایی و تاریخی وجود دارد.
سومین جریان‌های فکری عصر امام، جریان خداناباور است که در قدیم بخشی از زنادقه دینی را شامل می شدند. عبدالله بن مقفع و عبدالکریم بن ابی العوجاء، دو تن از زندیقان معروف این عصر بودند و مناظرات زیادی با امام داشتند. واکنش و مواجهه امام علیه السلام در برابر این جریان مبتنی بر به کارگیری منطق و خرد در مجادله بوده است و از برخورد طردی و دفعی و خشن با این افراد خودداری می‌کردند. به عنوان نمونه  یکی از مناظره امام صادق علیه السلام را از کتاب اهلیلجه که توسط مفضل بن عمر روایت‏شده است می‏آوریم. در این بحث امام شیوه مجادله با شکاکان و خداناباوران را نشان می‏دهد. امام، این گونه سخن را آغاز کرده و می‏پرسد: ... به من بگو آیا به همه سوی جهان رفته ‏ای و به پایان آن رسیده‏ ای؟ آیا به پایان همین آسمانی که دیده می‏شود پا نهاده‏ ای، یا به عمق زمین فرو رفته‏ ای و در سرزمین ‏های گوناگون گردش کرده ‏ای؟ چه می‏دانی شاید آنچه را رد می‏کنی، نتوانسته ‏ای با حواس خود بیابی و دانشت‏بدان نرسیده است، و هرگاه از در انکار به در آمدی، و به وادی شک پا نهاده‏ ای، امید است که سرانجام به معرفت (خدا) دست‏یابی! .

6: یکی دیگر از عواملی که موجب شکوفایی علم کلام و سایر علوم اسلامی در عصر امام صادق علیه السلام شد، وجود شاگردان برجسته آن حضرت در این زمینه است. آن‏ها بخش مهمی از رسالت‏های علمی و فرهنگی امام صادق علیه السلام را بر دوش کشیدند، و به نشر آرا، افکار و نظریات مترقی و نوین آن حضرت در رشته‏های مختلف علوم و معارف اسلامی بویژه علم کلام پرداختند. 
مرحوم کلینی عقاید امروز شیعه را ثمره فعالیت‌های امام صادق علیه السلام دانسته و می‌گوید: «کاری که امام در این مقطع انجام می‌دهند تربیت شاگردان فقیه و عالمانی است که مردم را تربیت کنند. مشهورترین راویان شیعه شاگردان حضرت هستند، همچنین مشهورترین متکلمان شیعه مانند مؤمن طاق و حشام بن حکم همگی جز شاگردان حضرت بوده‌اند. خیلی از این‌ها ساکن شهرهای دیگر مانند کوفه هستند که علم امام را در نقاط مختلف ترویج می‌نمودند. از طرف دیگر مجموعه اعتقادات شیعه در مواجهه با فرقه‌های ضاله مانند قدریه، جسمیه، خوارج، معتزله و … به واسطه امام صادق علیه السلام و شاگردان ایشان در مناظرات شکل گرفته است. پس به طور خلاصه امام در یک نزاع سراسر مکتبی شیعه جعفری را شکل داده‌اند. طبق گزارشات تاریخی حضرت و شاگردان همواره در مناظرات پیروز بوده‌اند.»
هشام بن حکم از شاگردان برجسته امام صادق و امام کاظم علیه السلام بود که در مباحث کلامی به خصوص در موضوع امامت سرآمد شاگردان آنها به شمار می‌رفت. از وی آثار بسیاری هچون «کتاب التوحید»، « کتاب المعرفه»، «کتاب الامامه»، «کتاب رد بر معتزله» به یادگار مانده است.
ابوجعفر محمدبن علی بن نعمان معروف به مومن طاق نیز یکی از شاگردان امام سجاد و امام باقر و امام صادق علیهم السلام و چیره دست در مناظرات کلامی بوده است. عیسی بن روضه از متکلمان شیعی در عصر امام و مولف «کتاب الامامه»، جابربن حیان صاحب آثار متعدد در حوزه‌های دانشی که برخی تا ۶۰۰ اثر به وی نسبت داده‌اند، مفضل بن عمر جعفی، صاحب «کتاب توحید» معروف به «توحید مفضَّل» در موضوع خداشناسی که امام مطالب آن را به مفضل املاء کرده است و خلیل بن احمد لغوی مشهور مولف «کتاب الامامه» و ...

7. امتداد مکتب کلامی امام صادق علیه السلام در مدرسه کلامی مدینه پس از شهادت آن امام از سوی امامان بعدی علیهم السلام تداوم یافت، و پس از عصر حضور امامان معصوم علیه السلام، در مدرسه کلامی حله، بغداد، قم و ری تا عصر حاضر، دوره‌های مختلفی را از نظر رکود و پیشرفت در کلام شیعه امامی، سپری کرده است. 
هر چند با هجرت امام علی علیه اسلام به کوفه زمینه انتقال مدرسه کلامی مدینه به کوفه فرام شده بود. ولی با اقامت کوتاه مدت امام صادق علیه السلام در پی چند سفر موجب تثبیت این مدرسه به عنوان اولین مرکز علمی شیعه در دوره حضور ائمه تا امام رضا علیه السلام گشت و بهره مندی شیعیان را از معارف و تعالیم حضرت به دنبال داشت. بنابراین نخستین امتداد مکتب امام صادق علیه السلام را می توان مدرسه کوفه نام برد. در واقع کوفه در قرون اولیه مبدأ صدور حدیث به دیگر شهرها از جمله بغداد و قم بوده است. ابراهیم بن هاشم کوفی احادیث را در میان علما و شاگردان مکتب ائمه رواج می دادند. رفت و آمد علما و ارادتمندان اهل بیت از شهرهای خراسان، اصفهان، قم به کوفه و مهاجرت محدثان کلامی و متکلمان محدث کوفه به شهرهای دیگر موجب انتقال احادیث به ویژه معارف اعتقادی به دیگر نقاط اسلامی می شدند. بنابر این مدرسه کلامی کوفه نقش تاثیر گذاری در امتداد مکتب کلامی امام صادق علیه السلام و تراث شیعه آن به مدارس کلامی دیگر داشته است.
دومین مرکز علمی شیعه مدرسه کلامی بغداد است. این مدرسه در پی مسافرت امام به بغداد تاسیس شد. هشام بن حکم در ابتدا پیرو مذهب جهمی بود و در اثر ملاقات با امام در این شهر مستبصر شد و در شمار اصحاب آن حضرت در آمد. بنابراین شکوفایی این مدرسه در تاریخ اندیشه اسلامی شیعی به کوشش اصحاب امام صادق علیه السلام از جمله هشام بن حکم و مومن طاق بوده است. از ویژگی های این مدرسه رویکرد عقل گرایانه در کلام امامی است و در عقل گرایی کلام شیعه نقش تاثیر گذاری داشته است.
شایان ذکر است که مدرسه کلامی قم به واسطه؛ یعنی از طریق مدرسه کلامی کوفه و مدرسه کلامی ری از طریق مدرسه کلامی بغداد امتداد مکتب کلامی امام صادق علیه السلام بوده است و تاحدی میراث دار آن  و مدرسه کلامی مدینه بوده اند. مثلا احمد بن محمد بن عیسی اشعری در انتقال این تراث به قم سهم بسزایی داشته است. 

8.  نکته پایانی این که از این رو مکتب کلامی امام جعفر صادق علیه السلام، چه بلحاظ گستره نحله های فکری و کلامی و چه بلحاظ فراوانی مباحث و آموزه های کلامی از جمله مکاتب منحصر به فرد و کمتر مطالعه شده ای  است. 
شور بختانه، امروزه ما شاهد امتداد سه جریان‌های فکری و انحرافی- جریان اهل حدیث و سلفیه، جریان غالیان و جمود فکری و جریان خداناباور - از عصر حضور تا عصر حاضر هستیم. از این رو، امتداد این مکتب تا عصر حاضر محل تأمل و بایسته تحقیق و پژوهش است و توجه محافل پژوهشی حوزه هایی علمیه و دانشگاه را می طلبد. انشاء الله. 

منبع: آستان نیوز

دیگر خبرها

  • امروزه ریشه های شجره طیبه انقلاب اسلامی ایران مستحکم تر شده است
  • رویکرد منطقی، احترام به حقوق ملت‌ها در استفاده صلح‌آمیز از فناوری هسته‌ای است
  • عدم تامین معیشت؛ مانع استقبال روحانیون از مسئولیت امامت جماعت
  • مستحکم شدن جامعه هدف با دادن مشاوره دقیق و درست
  • عکس | طلبه ها اینگونه زندگی می‌کنند
  • روزگاری جامعه مداحی از مراجع تقلید اجازه نقل حدیث می‌گرفت
  • امام صادق (ع) آغازگر جهاد در عرصه فقه بود
  • مکتب کلامی امام صادق علیه السلام و امتداد آن تا عصر حاضر
  • علم‌الهدی : اگر امام صادق(ع) در امور سیاسی مداخله نمی‌کرد، به او ظلم نمی‌شد/ امامت سیاسی دشمن دارد
  • امام صادق(ع) در گسترش مذهب شیعه نقش برجسته ای داشتند